شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۰ - ۱۵:۲۲
یادداشت رسیده | نگاهی به نوع مواجهه با توهین کننده به آیت الله مصباح

حوزه/ تاکنون کسی در جبهه انقلاب نبوده که از توهین قدیانی به علامه مصباح دفاع کند؛ البته بوده‌اند افرادی که می‌گویند باید ریشه رفتار او را پیدا کرد و یا افراد سیاسی که در مقابل او قرار گرفته‌اند که کار را به توهین به علامه کشانده‌اند.

خبرگزاری حوزه | حسین قدیانی از فتنه ۸۸ به این طرف محل توجه بخشی از جوانان و فعالین ارزشی بوده که مسایل سیاسی را دوست دارد از دریچه ادبیاتی آمیخته با گفتمان‌ها و گپ و گفت‌های کف میدانی جریان حزب اللهی بشنوند.

قدیانی این روزها در میان بخشی از طیف حزب اللهی – نه بخشی از افکار عمومی و جامعه- خبرساز شده است. ریشه اصلی خبرسازی او نیز جسارت و بی ادبیش به علامه مصباح یزدی بوده است؛ اما نحوه مواجهه با او و تحلیل اتفاق تلخی را که رقم زده شده، به محلی از چالش و جدل در میان بخشی از فعالین جبهه انقلاب شده است.

   

۱. تاکنون کسی در جبهه انقلاب نبوده که از توهین قدیانی به علامه مصباح دفاع کند؛ البته بوده‌اند افرادی که می‌گویند باید ریشه رفتار او را پیدا کرد و یا افراد سیاسی که در مقابل او قرار گرفته‌اند که کار را به توهین به علامه کشانده‌اند. پرواضح است که صد دلیل دیگر شبیه این موارد می تواند محرک قدیانی بوده باشد ولی توجیه گر بی‌ادبی و هتاکی حسین قدیانی هرگز نمی‌شود.

   

۲. برخی معتقدند که باید همه در اینباره موضع گیری کنند و حتی علمای قم قیام کنند! تلخ تر اینکه فلان فرد مدعی دفاع از علامه مصباح یزدی با ادبیات شبه قدیانی دیگر علمای بزرگ قم را خطاب قرار داده که چرا سکوت کردید، نوبت شما هم می‌شود! بماند که همین الان افرادی مدعی انقلابی‌گری- بخوانید عدالتخواری- در فضای سیاسی کشور داریم که توهین‌های به مراتب بیشتری از علامه مصباح به بالاتر از او یعنی شخص رهبر معظم انقلاب می‌کنند و البته کسی هم همچین محکومیت و توجه گسترده‌ای را برای آنها عاقلانه نمی‌داند.

    

۳. برخی افراد نیز بودند که ضمن اینکه توهین به علامه را توبیخ کردند ولی درصد برآمدند تا خود حسین قدیانی را هم حفظ کنند. واقعیت این است که سیره خوبان همواره این بوده که برای آدم های فراتر از توهین کننده زبانی، بلکه شمشیر کشیده بر اسلام و امام جامعه هم رافت به خرج داده و تلاش کنند که از مسیر سقوط برگرداندشان. حرف جدی شان هم این است که قدیانی با چند خط نوشته ناصواب و زشت و غیرقابل توجیه هنوز هم جای زیادی برای ترحم اسلامی و دلسوزی انقلابی دارد.

بماند که این بزرگان برای افرادی که دارای اندک خدمات و یا سوابقی در دفاع از اسلام بودند، بیشتر بر این ترحم و گذشت تاکید داشتند. این را هم نباید از خاطر برد که علامه مصباح خودش سالها برای حفظ و هدایت همچین جوانانی زندگی‌اش را گذاشت و اگر هم بود شک نداریم نه تنها از او می گذشت بلکه از هیچ کاری برای جلوگیری از سقوط او منع نمی کرد.

    

۴. در این میان، بسیاری از فعالین جبهه انقلاب نیز به درستی به این موضوع دامن نزدند. اساسا دو قطبی قدیانی – مصباح بیش از آنکه واقعی باشد، توهم است؛ هم برای خود او و هم برای برخی فعالین سیاسی و همچنین برخی جوانان کم تجربه ولی دوستدار و دلداده مرحوم علامه مصباح. خیلی فرق است میان واکنش و میزان حساسیتی که باید در مواجهه و توهین جریان سکولار، غربگرا، فتنه گر، التقاطی، غیرانقلابی و لیدرهای منتسب به آنها در برابر علامه مصباح داشت تا فردی در حد سابقه و موقعیت اجتماعی و سیاسی قدیانی. بیشتر از قد قدیانی نیز پرداختن به موضوع به خود او و صدالبته علامه مصباح هم ظلم است!

    

۵. اما یک شاخص مهمی نیز وجود دارد که در مواقع این چنین به کار می آید. عموما رفتار جریان ضدانقلاب در این موارد دو حالت دارد؛ اگر طرف توهین کننده را گرفتند یعنی، طرف توهین شونده برای آنها خطرناکتر است و اگر طرف توهین شونده را گرفتند یعنی به دنبال تضعیف طرف توهین کننده هستند و از طرف او بیشتر احساس خطر می کنند. اما یه حالت سومی نیز وجود دارد و عموما از آن غفلت می کنیم و آن اینکه اصل ماجرا را برجسته می کنند، در آن صورت اصل اختلاف و حاشیه سازی برای جبهه انقلاب و تضعیف کل جریان برایشان موضوعیت دارد. اهل نظر و رسانه خود بیاندیشند و رصد کنند که کدامیک از حالات مذکور در ماجرای اخیر پررنگ تر در استراتژی جبهه ضدانقلاب بوده است. (البته به شخصه معتقدم خود ضدانقلاب نیز آنقدری که برخی از خودی ها موضوع را جدی گرفته اند، جدی نگرفته‌اند!)

    

۶. چه زیبا گفته اند: امیر کلام علی (ع) که همه چیز محتاج عقل است و عقل محتاج ادب. ادامه بی ادبی عقل را از فهم واضحات مجموعه حکمت‌های انقلاب و انقلابی گری حقیقی تهی‌می کند و عاقبت بی مبالاتی به توهین های کوچک به توهین‌های بزرگ ختم خواهد شد، همانطور که شد و نمی‌شد که نشود و این سنت برای همه هست و نه فقط قدیانی.

     

مهدی جهان تیغی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • منتشرشده: ۵
  • در صف بررسی: ۰
  • غیرقابل‌انتشار: ۰
  • امیرحسین IR ۰۷:۳۷ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۱
    دو قطبی قدیانی-مصباح؟ آنچه که از نوشته های قدیانی بر می آید او به دو قطبی بهشتی-مصباح معتقد است پس بهتر است در نقد خودتان جنبه انصاف و صداقت را رعایت کنید و سعی نکنید با مغالطه های آشکار و نسبت دادن حرفی که زده نشده به طرف مقابل، او را تخریب کنید. دین ما به ما اجازه نمی دهد به هر قیمتی از افکار خود دفاع کنیم به خصوص به قیمت احترام و آبروی یک مومن.
    • IR ۲۰:۲۵ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۲
      عزیز جان دین اینها با دین ماها فرق میکند! در این اینها لازم باشد تهمت و افترا هم مجاز است! و خداوند رحمت کند روح شهید بهشتی را. بیراه نبود که در محضر الهی او شربت شهادت نوشید و دیگران....بگذریم.
  • علی IR ۱۲:۲۱ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۱
    اگر آزادم بگذارند و در امان باشم خواهم نوشت که اطرافیان او با من روحانی چه کردند. اللهم عجل لولیک الفرج
    • علی احمدی خواه IR ۱۳:۲۰ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۷
      سلام بر همه حق جویان و منصفان. این کامنت تنها در جواب ایشون نیست؛ بلکه جواب مانند این بزرگوار نیز خواهد بود ظاهرا ما گلیم خود را و اندازاه اش را نشناختیم. بین بینا و نابیا، عالم و جاهل، پاک و ناپاک فرق نمیگذاریم. نادیده تهمت میزنیم که به فرموده مولا از کذابان خواهیم شد. بئس ما تحکمون. چه بد حکم میکنید! گیریم که اطافیان مصباح بشما جرساتی به خطا کردند، شما باید به اون بزرک بی ادبی کنید؟! حال ما و اخل بیت و خدا چه میشود که ادعای مسلمونی و پیروی از ایشان را داریم. پس باید بر طبق همین منطق، اهل بیت معصوم را هم با رفتار من و شما قضاوت کنند با ادب باشیم تا بزرگ شویم بی ادب نه تنها حود را داشت بد...
  • رضا IR ۲۳:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۶
    عقل بدون ادب همان است که گفته اند "زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد" در رابطه با سیاهه ی این سیاه زبانِ سیه ادب میشود بسیار نوشت اما همین قدر کافیست که اختلال شخصیت مرزی که مجموعه ی اختلالات شخصیت است را ازین سیاهه میتوان حدس زد. و الا حرف یک شخص از موسسه آیت الحق مرحوم مصباح را دلیل توهین به ایشان دانستن ، دقیقا مثل آن است که سخن ناروای شیعه امیرالمومنین را دلیلی بر اهانت به حضرتش بدانیم یا بی ادبی نگارنده ی آن سیاهه را دلیلی بر اهانت به پدر شهیدش ،و حال اینکه تراوشات او علفی است در آخور خودش ، نه سزاوار بی ادبی و اهانت به پدر شهیدش.